فراستی:
آوینی سینما را به معنای ابزار به معنای ظرف نمیدانست که هر چیزی را بتوان در آن ریخت. بلکه سینما را راهی می دانست که بیان کند. یک بیان هیچکاک دارد که در مقاله مرتضی آوینی هم هست که می گوید: سینما برای بیان خود باید بهای گزافی را بپردازد و این بهای سنگین سرگرمی است.
سینمای مخاطب عام را اصل میدانست.
تا همین امروز جامعه سینمای ایران رابطه فرم و محتوا را درک نکرده است. این ها فکر می کنند که محتوا یک اصالتی دارد و بیرون از فیلم ایستاده است و منتظر است که فرم بگیرد. اینها درک نمیکنند که محتوا بیرون وجود ندارد و اینکه فرم است که محتوا را می سازد. محتوا رنگی است که فرم به مضمون و مفهوم می زند و محتوای خاص یک اثر هنری. محتوا پیام نیست. به درستی آوینی می گوید که سینما جای عقل نیست، جای فلسفه نیست، بلکه سینما جای حس است. سینما عرصه و ساحت حس است.
آوینی اصلا سینمای اسلامی را هم نمیفهمید و من هم نمی فهمم. اینکه می توان سینمای اسلامی داشته باشیم یا نه جزو سوالهای آخر مرتضی بود.
می گفت که هنر سینما باید در تسخیر مسلمانان معتقد و کاربلد سینما باشد
برگرفته از سایت رجا